کودک
از پشت دیوار شیشه ای چشمانم در نگاهش موج بر می دارم
نگاهی که آرزو مند فرداهاست
همه چیز را در طلای بازی می رویاند
و قلب کوچکش سرشار از ترنم زندگی است
او را در آسمانه های چشمانش می نشانم
و برایش قصه ای از زمین امروز می گویم
او دیگر مرا به خوبی در اندیشه اش پرورش داده است
و جانب من که می آید
دلم را سرشار ازابرهای شعف می سازد
آینه نگاهش مملو از فروغ ستاره است
از رنگارنگی قصه های من می پرسد
تا از پشت هوای زنده ذهنش عبور دهد
و گلزار فردا را بسازد
روزی برایش همه کهکشان را خواهم گفت
تا قلب آسمانیش پر از شربت خورشید گردد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی